جدول جو
جدول جو

معنی خش پسن - جستجوی لغت در جدول جو

خش پسن
خوش پسند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ تِ پَ)
خشت آخری بنا. آخرین خشت ساختمان:
آنچه بدو خانه نوآیین بود
خشت پسین آب نخستین بود.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ پِ سَ)
پسر خوشگل. امرد. پسر زیباروی. ساده:
و در موضع سقاه هر خوش پسری ظریف منظری... کمر بر میان بسته... (جهانگشای جوینی).
گروهی نشینند با خوش پسر
که ما پاکبازیم و صاحبنظر.
سعدی.
آن خوش پسر برآمد از خانه می کشیده
مایل به اوفتادن چون میوۀ رسیده.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پَ رَسْ دَ / دِ)
تریاک زن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خاکستر آتش که به هوا خیزد، خاکستر سبک
فرهنگ گویش مازندرانی
خو بین
فرهنگ گویش مازندرانی
خوش خوان خوش صدا
فرهنگ گویش مازندرانی
خوش دست
فرهنگ گویش مازندرانی